1. A Cast (گچ)
معنی: گچی که برای ثابت نگهداشتن استخوان شکسته استفاده میشود.
توضیح: هنگامی که استخوانی شکسته یا ترکخورده باشد، پزشکان از گچ برای کمک به بهبود و جلوگیری از حرکت آن استفاده میکنند.
مثال:
"He broke his arm, so the doctor put a cast on it."
(او دستش را شکست، بنابراین دکتر روی آن گچ گرفت.)
2. An Inhaler (اسپری تنفسی)
معنی: وسیلهای که برای کمک به تنفس بیماران، بهویژه مبتلایان به آسم، استفاده میشود.
توضیح: این دستگاه دارویی را به صورت بخار وارد ریهها میکند و باعث تسکین یا درمان مشکلات تنفسی میشود.
مثال:
"She always carries an inhaler because she has asthma."
(او همیشه یک اسپری تنفسی به همراه دارد چون آسم دارد.)
3. Itchy (خارشدار)
معنی: حالتی که پوست تحریک شده و فرد احساس خارش میکند.
توضیح: خارش ممکن است ناشی از حساسیت، نیش حشرات یا بیماریهای پوستی باشد.
مثال:
"After touching the plant, my hands felt itchy."
(بعد از لمس گیاه، دستهایم خارشدار شدند.)
4. Nutrition (تغذیه)
معنی: مواد غذایی که بدن برای رشد و سلامت به آن نیاز دارد.
توضیح: تغذیه صحیح شامل مصرف متعادل پروتئین، کربوهیدرات، چربی، ویتامینها و مواد معدنی است.
مثال:
"Good nutrition is essential for a healthy life."
(تغذیه خوب برای زندگی سالم ضروری است.)
5. Crutches (عصاهای زیربغل)
معنی: وسیلهای که برای کمک به راه رفتن افرادی که نمیتوانند روی یک پا یا هر دو پا راه بروند استفاده میشود.
توضیح: این ابزار برای بیمارانی که جراحی یا آسیب دیدهاند بسیار مفید است.
مثال:
"He used crutches after injuring his leg in the accident."
(او بعد از آسیب دیدن پایش در تصادف از عصا استفاده کرد.)
6. Thermometer (دماسنج)
معنی: ابزاری برای اندازهگیری دمای بدن یا محیط.
توضیح: در حوزه سلامت، دماسنج برای بررسی تب یا تغییرات دمای بدن استفاده میشود.
مثال:
"The doctor used a thermometer to check if I had a fever."
(دکتر از دماسنج استفاده کرد تا ببیند آیا من تب دارم یا نه.)
7. Insomnia (بیخوابی)
معنی: ناتوانی در خوابیدن یا داشتن خواب کافی.
توضیح: این مشکل میتواند به دلیل استرس، اضطراب یا عوامل محیطی ایجاد شود.
مثال:
_"She has insomnia and often stays awake all night."_
(او بیخوابی دارد و اغلب تمام شب بیدار میماند.)
8. Hygiene (بهداشت)
معنی: رعایت تمیزی و جلوگیری از بیماریها.
توضیح: بهداشت فردی شامل شستن دستها، حمام کردن و مسواک زدن است.
مثال:
"Good hygiene helps prevent the spread of diseases."
(بهداشت خوب به جلوگیری از گسترش بیماریها کمک میکند.)
9. Epidemic (همهگیری)
معنی: شیوع گسترده یک بیماری در منطقهای خاص.
توضیح: همهگیری زمانی رخ میدهد که تعداد زیادی از افراد به بیماری مشابه مبتلا شوند.
مثال:
_"The flu epidemic affected thousands of people last year."_
(همهگیری آنفلوآنزا سال گذشته هزاران نفر را تحت تأثیر قرار داد.)
این کلمات در مکالمات و متون مرتبط با حوزه سلامت بسیار پرکاربرد هستند. با مطالعه این مثالها و معانی، میتوانید آنها را در مکالمات و متون خود بهدرستی استفاده کنید.