ایران انگلیسی شما را به خواندن این متن دعوت می نماید:
در زبان انگلیسی، برای بیان "دوست ندارم" بسته به لحن، شدت نارضایتی، و میزان صراحت، میتوان از عبارتهای مختلفی استفاده کرد:
۱. I do not like it
این جمله بهطور مستقیم و واضح بیان میکند که شما چیزی را دوست ندارید. این عبارت حالت کاملاً منفی دارد و برای بیان عدم علاقه صریح و مستقیم به چیزی استفاده میشود.
مثال:
- A: Do you like this movie?
آیا این فیلم را دوست داری؟
- B: No, I do not like it.
نه، من آن را دوست ندارم.
مثال دیگر:
- "I do not like coffee, so I always drink tea."
من قهوه دوست ندارم، پس همیشه چای مینوشم.
۲. I am not crazy about it
این عبارت به این معناست که شما آن چیز را خیلی دوست ندارید، اما کاملاً از آن بدتان هم نمیآید. این جمله نسبت به "I do not like it" ملایمتر است و نشان میدهد که علاقهی شما کم است، اما نه در حد تنفر.
مثال:
- A: Do you like jazz music?
آیا موسیقی جَز را دوست داری؟
- B: Well, I am not crazy about it, but I can listen to it.
خب، من خیلی عاشقش نیستم، ولی میتوانم گوش کنم.
مثال دیگر:
- "I am not crazy about spicy food, but I can eat it sometimes."
من عاشق غذای تند نیستم، اما بعضی وقتها میتوانم بخورم.
۳. I don’t really like it
این جمله مشابه "I do not like it" است اما کمی نرمتر و مودبانهتر. واژهی "really" شدت جمله را کم میکند و باعث میشود صریح و منفی به نظر نرسد.
مثال:
- I don’t really like horror movies. They make me anxious.
من واقعاً فیلمهای ترسناک را دوست ندارم. باعث اضطرابم میشوند.
۴. I’m not into it
این عبارت کاملاً غیررسمی است و بیشتر در گفتوگوهای دوستانه استفاده میشود. نشان میدهد که به چیزی علاقهمند نیستید، بدون اینکه احساس منفی شدیدی منتقل کند.
مثال:
- I’m not into video games. I prefer outdoor activities.
من اهل بازیهای کامپیوتری نیستم. فعالیتهای بیرونی را ترجیح میدهم.
۵. It’s not my thing
این عبارت بسیار رایج است و معمولاً وقتی استفاده میشود که بخواهید خیلی مودبانه و با لحنی آرام بگویید چیزی به سلیقهتان نمیخورد.
مثال:
- Reality shows? Nah, they’re not my thing.
شوهای واقعی؟ نه، اصلاً سلیقهی من نیستن.
۶. I’m not a fan of it
این جمله نیز ملایم است و نشان میدهد که به آن چیز علاقهی زیادی ندارید، اما از آن متنفر هم نیستید.
مثال:
- I’m not a fan of classical music, but I respect it.
من طرفدار موسیقی کلاسیک نیستم، اما بهش احترام میگذارم.
خلاصه:
"I do not like it" یک جملهی صریح و مستقیم است و وقتی استفاده میشود که بخواهید کاملاً واضح بگویید چیزی را دوست ندارید.
"I’m not crazy about it" لحن ملایمتری دارد و نشان میدهد که آن چیز را خیلی دوست ندارید، اما از آن متنفر هم نیستید.
"I don’t really like it" حالت ملایمتری از جملهی اول است و معمولاً مودبانهتر تلقی میشود.
"I’m not into it" نشاندهندهی این است که آن موضوع یا چیز خاص به سلیقهی شما نمیخورد و علاقهای به آن ندارید، بدون اینکه لزوماً حس منفی داشته باشید.
"It’s not my thing" یک عبارت غیررسمی و رایج است که بهصورت خیلی نرم میگوید چیزی باب میل یا سلیقهی شما نیست.
"I’m not a fan of it" هم یک روش مؤدبانه برای بیان بیعلاقگی است، که بیشتر در مواقعی استفاده میشود که بخواهید احترام مخاطب یا سلیقهی دیگران را حفظ کنید.