ایران انگلیسی شما را به خواندن این متن دعوت می نماید:
کلمهی "company" یکی از واژگان چندمعنایی (polysemous) در زبان انگلیسی است که بسته به موقعیت جمله، میتواند معانی متفاوتی داشته باشد. در این مقاله به رایجترین معانی این واژه به همراه مثالهای کاربردی خواهیم پرداخت. اگر به یادگیری عمیقتر لغات انگلیسی علاقهمند هستید، این مقاله میتواند برای شما بسیار مفید باشد.
1. شرکت (Business or Corporation)
رایجترین معنای "company" در دنیای امروز، به مفهوم یک شرکت تجاری یا سازمان است.
مثال:
- She works for a software company in London.
او در یک شرکت نرمافزاری در لندن کار میکند.
نکته: در این کاربرد، "company" معمولاً به یک نهاد تجاری اشاره دارد که خدمات یا محصولات خاصی ارائه میدهد.
2. مهمان یا همراه (Guest or Visitor)
در برخی موارد، "company" میتواند به معنای "مهمان" یا "کسی که به خانهی شما آمده" باشد.
مثال:
- We have company tonight, so please clean the living room.
امشب مهمان داریم، لطفاً اتاق نشیمن را تمیز کن.
نکته: در این کاربرد، معمولاً در موقعیتهای خانوادگی یا دوستانه استفاده میشود.
3. همنشین یا دوست (Companion/Friend)
"Company" میتواند به معنای همنشینی یا دوستی باشد، یعنی کسی که با او وقت میگذرانید.
مثال:
- I enjoy her company; she always makes me laugh.
من از همنشینی با او لذت میبرم؛ او همیشه باعث خندهام میشود.
نکته: این معنا بیشتر بار احساسی دارد و نشاندهندهی رابطهی صمیمی یا دلنشین است.
4. مصاحبت و همراهی (Presence or Companionship)
در این کاربرد، "company" بیشتر به خود حضور یا همراهی کسی اشاره دارد، نه شخص خاصی.
مثال:
- He longs for company after living alone for so long.
او پس از مدتها زندگی تنها، دلش برای مصاحبت تنگ شده است.
نکته: این کاربرد اغلب برای بیان احساس تنهایی یا نیاز به حضور انسانی استفاده میشود.
5. جمع یا گروه افراد (Group of People)
در موقعیتهای نظامی یا رسمی، "company" میتواند به معنای گروه، دسته یا واحدی از افراد باشد.
مثال:
- The soldiers marched in perfect formation as a company.
سربازان بهعنوان یک گروه منظم رژه رفتند.
همچنین در موارد غیرنظامی نیز:
- I was in the company of old friends last night.
دیشب در جمع دوستان قدیمی بودم.