در این درس، مجموعهای از کلمات و عبارات پرکاربرد انگلیسی را به همراه معانی و توضیحات فارسی برای شما آوردهایم. این کلمات میتوانند در مکالمات روزمره بسیار مفید باشند.
1. Chaos
معنی: هرجومرج، بینظمی
به حالتی اشاره دارد که در آن نظم وجود ندارد و همه چیز در آشفتگی و سردرگمی است.
مثال: The city was in chaos after the storm.
(شهر بعد از طوفان در هرجومرج بود.)
2. Packed
معنی: شلوغ، پر از مردم
برای توصیف مکانی استفاده میشود که تعداد زیادی از افراد در آن حضور دارند.
مثال: The train was packed with commuters.
(قطار پر از مسافران بود.)
3. Appreciate
معنی: قدردانی کردن، ارزش چیزی را دانستن
زمانی استفاده میشود که از چیزی یا کسی سپاسگزار باشید.
مثال: I really appreciate your help.
(واقعاً از کمکتان قدردانی میکنم.)
4. Getting him an experience
معنی: هدیه دادن یک تجربه
به جای دادن یک شیء، هدیهای شامل فعالیت یا رویدادی خاص (مانند سفر یا کلاس) به کسی داده میشود.
مثال: She got him an experience at a spa for his birthday.
(برای تولدش به او تجربهای در یک مرکز اسپا هدیه داد.)
5. Weekend Getaway
معنی: تعطیلات کوتاه آخر هفته
سفری کوتاه که معمولاً برای استراحت و فرار از زندگی روزمره در تعطیلات آخر هفته انجام میشود.
مثال: We’re planning a weekend getaway to the mountains.
(ما در حال برنامهریزی برای یک سفر کوتاه به کوهها هستیم.)
6. Cooking Class
معنی: کلاس آشپزی
کلاسی که در آن روشهای آشپزی و آماده کردن غذا آموزش داده میشود.
مثال: I enrolled in a cooking class to learn how to make pasta.
(برای یادگیری پخت پاستا در کلاس آشپزی ثبتنام کردم.)
7. Gift Voucher
معنی: کارت هدیه
یک نوع کارت یا کد که به فرد اجازه میدهد با آن خریدی را انجام دهد.
مثال: He gave me a gift voucher for my favorite store.
(او یک کارت هدیه برای فروشگاه مورد علاقهام به من داد.)
8. Relieved
معنی: احساس راحتی یا خوشحالی از پایان یافتن یک اتفاق ناخوشایند
مثال: I was relieved when the exam was over.
(وقتی امتحان تمام شد احساس راحتی کردم.)
9. Panic
معنی: وحشت، اضطراب ناگهانی
حسی که در هنگام ترس یا نگرانی شدید و ناگهانی به وجود میآید.
مثال: Don’t panic, we’ll figure this out.
(وحشت نکن، ما این را حل میکنیم.)